صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 5590

1. دل پر خون از آن زلف شکار انداز می خواهم

2. چه گستاخم که خون کبک از شهباز می خواهم

3. چو شبنم شسته ام دست امید از دامن گلشن

4. ز خورشید بلند اختر پر پرواز می خواهم

5. ز گردون بد اختر کام جویم، ساده لوحی بین

6. که من خط نجات از سینه ء شهباز می خواهم

7. دماغی از چراغ تنگدستان تیره تر دارم

8. میی خونگرم تر از شعله ء آواز می خواهم

9. چو زلف چنگ چون در دامن مطرب نیاویزم؟

10. کمند عشرت رم کرده را از ساز می خواهم

11. ندارد قوت برخاستن از جا سپند من

12. ز روی گرم آتش شهپر پرواز می خواهم

13. در آن مجلس که نبود روی گرمی، پای نگذارم

14. سپندم، از حریر شعله پای انداز می خواهم

15. ز زلفش سازگاری چشم دارم صائب از خامی

16. ثمر از شاخسار چنگل شهباز می خواهم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* مخدوم شمس دین است تبریز رشک چین است
* اندر بهار حسنش شاخ و شجر به رقص آ
شعر کامل
مولوی
* سزای خدمت شایسته است لطف چه منت
* ز خدمتم خجل و حقگزار خدمت خویشم
شعر کامل
وحشی بافقی
* سهیل اشک من پرورده آن سیب زنخدان را
* خورد خونها چمن پیرا، نهالی تا ثمر گیرد
شعر کامل
حزین لاهیجی