صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 5630

1. جگری سوخته چون لاله ایمن دارم

2. چون نسوزم، که سر داغ به دامن دارم

3. غوطه در زنگ زد از سیر چمن آینه ام

4. چشم امید به خاکستر گلخن دارم

5. من که هر آبله ام مرکز سرگردانی است

6. به که چون غنچه گل، پای به دامن دارم

7. تشنه چشمه خورشید بود شبنم من

8. چشم ازین خانه دربسته به روزن دارم

9. لاغری صید زبون از زره داودی است

10. چشم بد دور ازین جامه که برتن دارم

11. صائب از شعله آواز که چشمش مرساد

12. منت گرمی هنگامه به گلشن دارم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* همه شب در این امیدم که نسیم صبحگاهی
* به پیام آشنایان بنوازد آشنا را
شعر کامل
حافظ
* چنان به فکر تو در خویشتن فرو رفتیم
* که خشک شد چو سبو دست زیر سر ما را
شعر کامل
صائب تبریزی
* بدان را نوازش کن ای نیکمرد
* که سگ پاس دارد چو نان تو خورد
شعر کامل
سعدی