صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 5649

1. حال خود چون به تو ای غنچه دهن عرض کنم؟

2. به زبانی که ندارم چه سخن عرض کنم؟

3. چون بغیر از تو سخن را نبود دادرسی

4. سخن خود به که از اهل سخن عرض کنم؟

5. درد خود را زمسیحا نتوان داشت نهان

6. سرتویی، درد سر خود به که من عرض کنم؟

7. سخن بوسه که جنگ است گل پیشرسش

8. به چه امید من ای غنچه دهن عرض کنم؟

9. آرزویی که گره در دل گستاخ من است

10. ادب این است که با تیغ و کفن عرض کنم

11. مومیایی ز دل سنگ برون می آید

12. شکوه خود به که ای عهدشکن عرض کنم؟

13. محرم راز چو در دایره امکان نیست

14. رخصتم ده که به آن چاه ذقن عرض کنم

15. گر به طومار شکایت نتوانی پرداخت

16. آنقدر باش که من یک دو سخن عرض کنم

17. گل نفس سوخته از شاخ برآید صائب

18. گر تهیدستی خود را به چمن عرض کنم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* از امروز کاری بفردا ممان
* که داند که فردا چه گردد زمان
شعر کامل
فردوسی
* گرت ز دست برآید، چو نخل باش کریم
* ورت ز دست نیاید، چو سرو باش آزاد
شعر کامل
سعدی
* تا نشوی تشنه به تدبیر باش
* سوخته خرمن چو تباشیر باش
شعر کامل
نظامی