صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 5713

1. به جرم این که متاع هنر بود بارم

2. یکی ز گرد کسادی خوران بازارم

3. گهر شود به نهانخانه صدف پنهان

4. ز غیرت گهر آبدار گفتارم

5. چه عرض گوهر خوش آب و رنگ خویش دهم

6. که مرده خون به رگ رغبت خریدارم

7. مگر فلک ز شفق دست در حنا دارد

8. که عقده ای نگشاید ز رشته کارم

9. من بلند نوا را درین چمن مپسند

10. که غنچه باشد در زیر بال منقارم

11. نرفته است ز دل بر زبان دروغ مرا

12. کجی گذار ندارد به راست بازارم

13. بده به دست من اکسیر رنگ را ساقی

14. که همچو برگ خزان دیده است رخسارم

15. غرض زدوری چون من نگاهبانی چیست

16. به گرد گلشنت انگار خار دیوارم

17. چگونه جان برم از جور آسمان صائب

18. اگر نه لطف ظفرخان شود هوادارم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* خرم آن بقعه که آرامگه یار آن جاست
* راحت جان و شفای دل بیمار آن جاست
شعر کامل
سعدی
* چشم اگر با دوست داری گوش با دشمن مکن
* عاشقی و نیک نامی سعدیا سنگ و سبوست
شعر کامل
سعدی
* جای دل در سینه صد پاره دارم آتشی
* شعله را چون گل درون پیرهن پیچیده ام
شعر کامل
رهی معیری