صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 5769

1. به دوست پی زدل خونچکان خود بردیم

2. به کعبه راه هم از آستان خود بردیم

3. ز ما دعا برسانید رهنمایان را

4. که ما ز راه دگر کاروان خود بردیم

5. نیافتیم درین روزگار اهل دلی

6. سری به جیب دل خونچکان خود بردیم

7. ز دوستان گرانجان درین دو روزه حیات

8. چه بارها که به این نیم جان خود بردیم

9. زبان دعوی بلبل دراز چون نشود؟

10. که ما به کام خموشی زبان خود بردیم

11. خزف به نرخ گهر می رود به کار امروز

12. که ما به خانه متاع دکان خود بردیم

13. ز نقد عمر، به کف مانده زنگ افسوسی

14. کنون که راه به سود و وزیان خود بردیم

15. ز ظلمت شب اندوه، ره برون صائب

16. به نور آه ثریا فشان خود بردیم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* حلقه بر در نتوانم زدن از دست رقیبان
* این توانم که بیایم به محلت به گدایی
شعر کامل
سعدی
* یار مرا غار مرا عشق جگرخوار مرا
* یار تویی غار تویی خواجه نگهدار مرا
شعر کامل
مولوی
* به کسی نگر که ظلمت بزداید از وجودت
* نه کسی نعوذبالله که در او صفا نباشد
شعر کامل
سعدی