صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 5788

1. هر چند از گهر صدف آسا لبالبم

2. نتوان به تیغ ساختن از هم جدا لبم

3. تا کام من ز شهد خموشی گرفت کام

4. از یکدگر نشد ز حلاوت جدا لبم

5. هر چند در لباس شکرخند می زنم

6. از دل چو پسته زهر نهفته است تا لبم

7. چون صبح می کشم نفس ساده از جگر

8. آسوده است از سخن مدعا لبم

9. انگشت زینهار برآورد از زبان

10. از بس گزیده شد ز حدیث خطا لبم

11. مانند تیغ اگر چه به جوهر سرآمدم

12. صائب به حرف لاف نشد آشنا لبم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* تا صاحب فرزند نگردی، نتوان یافت
* در عالم ایجاد، حقوق پدری را
شعر کامل
صائب تبریزی
* یاد ایامی که پیش او وجودی داشتم
* در حریم او ره گفت و شنودی داشتم
شعر کامل
صائب تبریزی
* به خاک پای تو سوگند و جان زنده دلان
* که من به پای تو در مردن آرزومندم
شعر کامل
سعدی