صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 5797

1. از خاکیان ز صافی طینت جدا شدم

2. از دست روزگار برون چون دعا شدم

3. آورد روی عشرت روی زمین به من

4. تا قانع از جهان به مقام رضا شدم

5. چون آب تیغ بود وفادار، شبنمم

6. آویختم به دامن گل بیوفا شدم

7. دست نسیم و پای صبا در نگار بود

8. در گلشنی که من به هوای تو وا شدم

9. بر کوه و دشت جلوه من جای تنگ داشت

10. چون سیل در محیط تو بی دست و پا شدم

11. داغ است نوبهار ز فیض جنون من

12. دیوانه شد به هر که دو روز آشنا شدم

13. در طبع بردبار هدف سرکشی نبود

14. چون تیر من زکجروی خود خطا شدم

15. صائب به زیر تیغ سرآمد حیات من

16. زان دم که چون قلم به سخن آشنا شدم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* هر ذره که در خاک زمینی بوده است
* پیش از من و تو تاج و نگینی بوده است
شعر کامل
خیام
* اینقدر کز تو دلی چند بود شاد، بس است
* زندگانی به مراد همه کس نتوان کرد
شعر کامل
صائب تبریزی
* سعدیا مرد نکونام نمیرد هرگز
* مرده آنست که نامش به نکویی نبرند
شعر کامل
سعدی