صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 5819

1. چون نیست پای آن که ز عالم بدر زنم

2. دستی به دل گذارم و دستی به سر زنم

3. گر می زنم به هم کف افسوس دور نیست

4. بال و پرس نمانده که بر یکدگر زنم

5. اکنون که تیغ من سپر و تیر شد کمان

6. دستی مگر به ترکش آه سحر زنم

7. ای سرو خوش خرام ز پیش نظر مرا

8. چندان مرو که دامن جان بر کم زنم

9. از گریه شمرده من شد جهان خراب

10. ای وای اگر به آبله ها نیشتر زنم

11. در زیر چرخ سعی به جایی نمی رسد

12. در تنگنای بیضه چه بیهوده پر زنم؟

13. از چشم بد چکیده الماس می شود

14. از گریه مشت آبی اگر بر جگر زنم

15. هر چند طوطیم، علف تیغ می شوم

16. از هر کجا چو سبزه بیگانه سر زنم

17. صائب هزار نیش ز هر خار می خورم

18. در راه عشق گامی اگر بیخبر زنم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* دلم جز مهر مه رویان طریقی بر نمی‌گیرد
* ز هر در می‌دهم پندش ولیکن در نمی‌گیرد
شعر کامل
حافظ
* عزم بر هم زدن هر دو جهان گر داری
* هیچ تدبیر چنان نیست که یکدل باشی
شعر کامل
صائب تبریزی
* معلم، غالبا، امروز درس عشق می‌گوید
* که در فریاد می‌بینیم طفلان را به مکتب‌ها
شعر کامل
هلالی جغتایی