صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 59

1. داد سیل گریه من غوطه در گل بحر را

2. گوهر از گرد یتیمی کرد ساحل بحر را

3. همت سرشار از بی سایلی خون می خورد

4. کز گهر باشد هزاران عقده در دل بحر را

5. عشق دریا دل نمی اندیشد از زخم زبان

6. کی خلد در دل خس و خاشاک ساحل بحر را

7. در غریبی کی فتند از جستجو روشندلان؟

8. در سفر کردن به جز خود نیست منزل بحر را

9. قاصدان از ابر گوهربار دارد هر طرف

10. کی کند دوری ز خاک خشک غافل بحر را

11. هر کجا دفتر گشاید دیده پر شور من

12. از نظرها افکند چون فرد باطل بحر را

13. کی شود زنجیر صائب مانع شور جنون؟

14. موج نتواند کشیدن در سلاسل بحر را


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* آتش زهد و ریا خرمن دین خواهد سوخت
* حافظ این خرقه پشمینه بینداز و برو
شعر کامل
حافظ
* گر سرو روان است مرا کلک ثناسنج
* از خجلت کوتاهی خود شاخ زریرم
شعر کامل
حزین لاهیجی
* ز فکر تفرقه بازآی تا شوی مجموع
* به حکم آن که چو شد اهرمن سروش آمد
شعر کامل
حافظ