صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 5909

1. در هر که ترا دیده به حسرت نگرانم

2. عمی است که من زنده به جان دگرانم

3. بیداری دولت به سبکروحی من نیست

4. هر چند که در چشم تو چون خواب گرانم

5. از داغ جنون دیده من باز نگردید

6. چون عقل سبکسر کند از دیده ورانم؟

7. دستی که ز دقت گره از موی گشودی

8. در زیر زنخ ماند ازین خوش کمرانم

9. فریاد که از کوتهی دست نگردید

10. جز لغزش پا قسمت ازین سیمبرانم

11. هر چند که چون رشته نیایم به نظرها

12. شیرازه جمعیت روشن گهرانم

13. غافل نیم از گردش پرگار چو مرکز

14. هر چند که در دایره بیخبرانم

15. از بیجگری می تپدم دل ز شکستن

16. هر چند که در کارگه شیشه گرانم

17. صائب ثمری نیست بجز تلخی گفتار

18. قسمت ز دهان و لب شیرین پسرانم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* اگر گل را خبر بودی همیشه سرخ و تر بودی
* ازیرا آفتی ناید حیات هوشیاری را
شعر کامل
مولوی
* صد هزاران گل شکفت و بانگ مرغی برنخاست
* عندلیبان را چه پیش آمد هزاران را چه شد
شعر کامل
حافظ
* ای که گفتی هیچ مشکل چون فراق یار نیست
* گر امید وصل باشد همچنان دشوار نیست
شعر کامل
سعدی