صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 5951

1. می شود از دم زدن خراب وجودم

2. پرده آه است چون حباب وجودم

3. گردش چشمی است دور زندگی من

4. مد نگاهی است چون شهاب وجودم

5. هیچ نبسته است در طلسم حیاتم

6. جلوه خشکی است چون سراب وجودم

7. ذره من زندگی ز خویش ندارد

8. بسته به دامان آفتاب وجودم

9. حاصل من نیست غیر تهمت هستی

10. برفکند چون زرخ نقاب وجودم

11. همچو حبابم که در طلسم تعین

12. نیست بجز پرده حجاب وجودم

13. جلوه دو دست در نظر نفسم را

14. بس که به رفتن کند شتاب وجودم

15. حاصل من نیست جز خیال پریشان

16. پرده غفلت بود چو خواب وجودم

17. نیست بجز تار و پود آه ندامت

18. همچو کتان پیش ماهتاب وجودم

19. موج سرابم کز این بساط ندارد

20. هیچ به کف غیرپیچ و تاب وجودم

21. همچو هلال است یک اشاره ابرو

22. بس که بود پای در رکاب وجودم

23. عمر شکر خنده ام چو گل دو سه روزست

24. گریه تلخ است چون گلاب وجودم

25. خانه جدا می کنم ز ساده دلیها

26. گر چه ز دریاست چون حباب وجودم

27. ز آتش و خاک است و باد و آب سرشتم

28. چون شود ایمن ز انقلاب وجودم؟

29. کاش در آنجا ز من حساب نگیرند

30. نیست در اینجا چو در حساب وجودم

31. سوخت دلم را سپهر صائب و نگذاشت

32. تا شنود بوی این کباب وجودم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* اگر به زلف دراز تو دست ما نرسد
* گناه بخت پریشان و دست کوته ماست
شعر کامل
حافظ
* بدخواه تو خود را به بزرگی چو تو داند
* لیکن مثلست آنکه چناری و کدویی
شعر کامل
انوری
* گرت ز دست برآید، چو نخل باش کریم
* ورت ز دست نیاید، چو سرو باش آزاد
شعر کامل
سعدی