صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 6098

1. نست چون مژگان بلند و پست در گفتار من

2. تیر یک ترکش ز همواری بود افکار من

3. پیش من طوطی ز خجلت سبز نتواند شدن

4. گوشها را تنگ شکر می کند گفتار من

5. اشک نیسان را که در چشم صدف گرداند آب

6. مهره گل می شمارد گوهر شهوار من

7. خواب شیرینی که مردم جا به چشمش می دهند

8. می کند کار نمک با دیده بیدار من

9. از غزل پر کن بود دیوان من صائب تهی

10. سبزه بیگانه را ره نیست در گلزار من


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* سزای خدمت شایسته است لطف چه منت
* ز خدمتم خجل و حقگزار خدمت خویشم
شعر کامل
وحشی بافقی
* ز گریه مردم چشمم نشسته در خون است
* ببین که در طلبت حال مردمان چون است
شعر کامل
حافظ
* گر زیر درخت گل باز آنی و بنشینی
* هر باد که برخیزد گل بر سر گل ریزد
شعر کامل
کمال خجندی