صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 6110

1. چند آواز تو از بیرون رباید هوش من؟

2. ره نیابد دردرون چون حلقه در گوش من

3. در میان سرو، قمری دست خود را حلقه کرد

4. چند باشد حلقه بیرون در آغوش من؟

5. چون شراب کهنه ام آسوده در مینا، ولی

6. می نماید خویش را در کاسه سر، جوش من

7. کوه را از بردباری گر چه بر سر می نهم

8. سایه دست نوازش برنتابد دوش من

9. دشمنان را می شود از هیبت من دل دو نیم

10. جوهر تیغ دو دم دارد لب خاموش من

11. بیش می گردد جنون من ز سنگ کودکان

12. نیستم بحری که از لنگر نشیند جوش من

13. چون شکرخندی دهد رو، می شوم صائب غمین

14. نیش چون زنبور در دنبال دارد نوش من


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* این قطرهٔ خون تا یافت از لعل لبش رنگی
* از شادی آن در پوست چون نار نمی‌گنجد
شعر کامل
عراقی
* گر گدایی کنی از درگه او کن باری
* که گدایان درش را سر سلطانی نیست
شعر کامل
سعدی
* برگ خرمایم که از من باد زن سازند خلق
* باد سردم در لب است و ریز ریز اجزای من
شعر کامل
خاقانی