صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 6112

1. آه مظلوم است در بالا دوی ادراک من

2. از زبردستی به ساق عرش پیچد تاک من

3. کیست دیگر تا تواند دست با من کوفتن؟

4. کآسمان باآن زبردستی بود در خاک من

5. نیست چین نارسایی در کمند فکرتم

6. هست گیراتر ز چشم آهوان فتراک من

7. چون پر پروانه سوزد پرده افلاک را

8. گر نفس در دل ندزدد شعله ادراک من

9. اشک نیسان چون صدف گوهر شود در سینه ام

10. وقت تخمی خوش که افتد در زمین پاک من

11. جوهر ذاتی نمی گرداند از شمشیر روی

12. می زند سرپنجه با دریا خس و خاشاک من

13. شمع عالمسوز را انگشت زنهاری کند

14. چون به محفل رو نهد پروانه بی باک من

15. سیر چشمان را نظر بر جامه پوشیده نیست

16. ورنه بوی پیرهن باشد گریبان چاک من

17. می شود صائب ز سوز سینه ام عالم فروز

18. گر چراغ کشته ای آرد کسی بر خاک من


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* پیری و جوانی پی هم چون شب و روزند
* ما شب شد و روز آمد و بیدار نگشتیم
شعر کامل
سعدی
* مرا به آتش سوزنده رحم می آید
* که زندگانی خود صرف ژاژخایی کرد
شعر کامل
صائب تبریزی
* تا صاحب فرزند نگردی، نتوان یافت
* در عالم ایجاد، حقوق پدری را
شعر کامل
صائب تبریزی