صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 6138

1. نیست ممکن پخته کس زین خاکدان آید برون

2. از تنور سرد هیهات است نان آید برون

3. جسم سوزان مرا خاک از دهن بیرون فکند

4. چون هما از عهده این استخوان آید برون؟

5. هر کجا بی پرده گردد روی آتشناک او

6. خود به خود آیینه از آیینه دان آید برون

7. ای که می خندی چو گل بر سینه صد چاک من

8. باش تا آن شاخ گل دامن کشان آید برون

9. تازه خواهد شد ز خجلت زخم دیرین ساله اش

10. گر به دعوی ماه با آن دلستان آید برون

11. شاخ گل بی تاب چون دست زلیخا می شود

12. یوسف ما چون ز طرف بوستان آید برون

13. تا دل از زلفش برآمد روی آسایش ندید

14. وای بر مرغی که شب از آشیان آید برون

15. راست سازد در کمان آهو نفس را همچو تیر

16. چون به عزم صید، آن ابرو کمان آید برون

17. لاف عشق بوالهوس ظاهر شد از آه دروغ

18. تیر کج رسوا شود چون از کمان آید برون

19. بی تأمل هر که دست از آستین بیرون کند

20. زردرو از باغ صائب چون خزان آید برون


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* همت بلنددار که با همت بلند
* هر جا روی به توسن گردون سواره ای
شعر کامل
صائب تبریزی
* ازنشاط اهل دل ظاهرپرستان غافلند
* پسته دایم در میان پوست خندان می شود
شعر کامل
صائب تبریزی
* با چنین قامت و بالا چو درآیی در باغ
* سر بزیر آورد و پای تو بوسد عرعر
شعر کامل
سیف فرغانی