صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 6146

1. آه حسرت از دل پیران جهد بی اختیار

2. تیر صائب زین کمان بی زور می آید برون

3. مو اگر از کاسه فغفور می آید برون

4. باد نخوت از سر مغرور می آید برون

5. رحم ازین دلهای سنگین هم تراوش می کند

6. اشک اگر از دیده های کور می آید برون

7. حد شرعی مست بی حد را نمی آرد به هوش

8. دار کی از عهده منصور می آید برون؟

9. گفتگوی راست روشن می کند آفاق را

10. از دهان صبح صادق نور می آید برون

11. پرده عیب کسان را هر که اینجا می درد

12. بی کفن در روز حشر از گور می آید برون

13. نیست حرف عشق را تأثیر در افسردگان

14. بی نمک ماهی ز بحر شور می آید برون

15. در دل من کرد حشر آرزو آن خط سبز

16. از زمین در نوبهاران مور می آید برون

17. شرم عشق پاک در خلوت یکی گردد هزار

18. از حریم وصل دل مهجور می آید برون

19. حرص مردم در کهنسالی دو بالا می شود

20. بال و پر وقت رحیل از مور می آید برون


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ندارم گر چه در خرمن پر کاهی، به این شادم
* که رزق خوشه چین باشد زبان گندمین از من
شعر کامل
صائب تبریزی
* من این تار نگه را حلقه حلقه می‌کنم اما
* شکاری را که من دیدم زیاد است از کمند من
شعر کامل
وحشی بافقی
* اگر پیل زوری وگر شیر چنگ
* به نزدیک من صلح بهتر که جنگ
شعر کامل
سعدی