صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 6213

1. به دامن برگ عیش از داغ پنهان می توان چیدن

2. گل از گلهای خوشبو در گریبان می توان چیدن

3. اگر خود را توانی همچو شبنم صاف گرداندن

4. به چشم پاک گل ها زین گلستان می توان چیدن

5. حجابی نیست غیر از خیرگی گلزار عصمت را

6. به چشم بسته گل از روی جانان می توان چیدن

7. نظر گر بر جمال کعبه باشد رهنوردان را

8. گل بی خار از خار مغیلان می توان چیدن

9. ز خار بی گل این باغ دشوارست دل کندن

10. وگرنه از گل بی خار، دامان می توان چیدن

11. همین اشکی است کز حسرت به گرد چشم می گردد

12. گلی کز دیدن خورشید تابان می توان چیدن

13. توانی گر به آب حلم کشتن خشم را در دل

14. گل از آتش چو ابراهیم آسان می توان چیدن

15. گلی در راه یاران گر ز بی برگی نیفشانی

16. به عذر آن خس وخاری به مژگان می توان چیدن

17. همین برچیدن دامن بود از راه آگاهی

18. گلی کز من صحرای امکان می توان چیدن

19. گذشت از دل شبی دامن کشان زلف دراز او

20. هنوز از دود تلخ آه، ریحان می توان چیدن

21. درین عبرت سرا گر چشم عبرت بین ترا باشد

22. ز خاک راه گوهرهای غلطان می توان چیدن

23. اگر از رنگ و بو صائب بپوشی دیده ظاهر

24. در ایام خزان گل از گلستان می توان چیدن


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* خطی دارد زمشک ناب ‌گرد ارغوان پیدا
* دلی دارد چو سنگ سخت زیر پرنیان‌ پنهان
شعر کامل
امیر معزی
* از بید جز افتادگی و عجز مجویید
* مجنون خدا را همه دم کار سجودست
شعر کامل
صائب تبریزی
* چه کند بنده که گردن ننهد فرمان را
* چه کند گوی که عاجز نشود چوگان را
شعر کامل
سعدی