صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 6247

1. ز بزم وصل ذوق انتظارم می کشد بیرون

2. ز پای گل به صحرا خارخارم می کشد بیرون

3. ز عشق آهنین دل در کدامین پرده بگریزم؟

4. که گر در سنگ باشم چون شرارم می کشد بیرون

5. ز فکر حسن عالمگیر او پیوسته در وصلم

6. که دیگر زین محیط بیکنارم می کشد بیرون؟

7. نپیمایم چرا با چشم راه قدردانی را؟

8. که با مژگان ز پای سعی، خارم می کشد بیرون

9. مرا در پرده شرم و حیا ساقی چنان دارد

10. که گر در باده افتم، هوشیارم می کشد بیرون

11. هزاران ساله راه از خودپرستی دور گردیدم

12. همان از خود کمند زلف یارم می کشد بیرون

13. چه افتاده است از بزم وصال خود شود مانع؟

14. سبکدستی که خشک از جویبارم می کشد بیرون

15. مرا هر کس که بیرون می کشد از گوشه خلوت

16. ستمکاری است کز آغوش یارم می کشد بیرون

17. نخواهد دانه من ماند در زیر زمین صائب

18. ز مغز خاک آخر نوبهارم می کشد بیرون


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ای گل خوش بوی اگر صد قرن بازآید بهار
* مثل من دیگر نبینی بلبل خوشگوی را
شعر کامل
سعدی
* از گلوی خود بریدن وقت حاجت همت است
* ورنه هر کس گاه سیری پیش سگ نان افکند
شعر کامل
صائب تبریزی
* من قدم بیرون نمی‌یارم نهاد از کوی دوست
* دوستان معذور داریدم که پایم در گلست
شعر کامل
سعدی