صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 6283

1. لب به نیسان نگشاید صدف دیده من

2. لنگر بحر بود گوهر سنجیده من

3. از پر کاه جهان همت من مستغنی است

4. التجا پیش خسیسان نبرد دیده من

5. دل آزاد من و گرد علایق، هیهات

6. خار خون می خورد از دامن برچیده من

7. برق با سوخته خرمن چه تواند کردن؟

8. غم عالم چه کند با دل غم دیده من؟

9. نسبت من به غزالان سبکسیر خطاست

10. نرسد سیل به گرد دل رم دیده من

11. مژده وقت است که چون مور برآرد پروبال

12. بس که از شوق تو پرواز کند دیده من

13. به نسیمی ز هم اوراق دلم می ریزد

14. به تأمل گذر از نخل خزان دیده من

15. بر سر حرف میارید دل تنگ مرا

16. مگشایید سر نامه پیچیده من

17. خواب سنگین من از آب گرانتر گردید

18. زنگ آیینه بود سبزه خوابیده من

19. می کند جلوه پیراهن یوسف صائب

20. پیش صاحب نظران دیده پوشیده من


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* زبس از زلف او در شانه کردن مشک می ریزد
* چوپای شمع تاریک است پای سرو آزادش
شعر کامل
صائب تبریزی
* آفتابی در یکی ذره نهان
* ناگهان آن ذره بگشاید دهان
شعر کامل
مولوی
* بنمای رخ که باغ و گلستانم آرزوست
* بگشای لب که قند فراوانم آرزوست
شعر کامل
مولوی