صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 6287

1. گو مکن سایه کسی بر سر دیوانه من

2. پرده چشم غزال است سیه خانه من

3. گرد هستی نشسته است به کاشانه من

4. می رود سیل سبکبار ز ویرانه من

5. برق جایی که ز خرمن به تغافل گذرد

6. به چه امید برآید ز زمین دانه من؟

7. بحر را موج به زنجیر اقامت نکشد

8. چه کند سلسله با شورش دیوانه من؟

9. گر چه این میکده از خون جگر لبریزست

10. باده ای نیست به اندازه پیمانه من

11. هر زبانی که ازو زهر ملامت ریزد

12. سایه بید بود بر سر دیوانه من

13. می کشد دامن رعنایی فانوس به خاک

14. شمع در حسرت خاکستر پروانه من

15. دیده شیر چراغ سر بالین من است

16. پرده چشم غزال است سیه خانه من

17. فارغ از دردسر هستی ناقص گردد

18. هر که مالد به جبین صندل بتخانه من

19. صائب از حوصله هوش برآید فریاد

20. چون برآید ز جگر ناله مستانه من


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* مرا مهر سیه چشمان ز سر بیرون نخواهد شد
* قضای آسمان است این و دیگرگون نخواهد شد
شعر کامل
حافظ
* شب عاشقان بی‌دل چه شبی دراز باشد
* تو بیا کز اول شب در صبح باز باشد
شعر کامل
سعدی
* سر پر ز شرم و بهایی مراست
* اگر بیگناهم رهایی مراست
شعر کامل
فردوسی