صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 6297

1. عقل سالم ز می ناب نیاید بیرون

2. کشتی کاغذی از آب نیاید بیرون

3. نیست ممکن، نشود دل ز می ناب سیاه

4. زنده اخگر ز ته آب نیاید بیرون

5. تا به روشنگر دریا نرساند خود را

6. تیرگی از دل سیلاب نیاید بیرون

7. پای خوابیده بود در ته دامن بیدار

8. زاهد آن به که ز محراب نیاید بیرون

9. می برد عزت غربت وطن از یاد غریب

10. آب از گوهر سیراب نیاید بیرون

11. رزق کج بحث ز تحصیل بود دست تهی

12. گوهر از بحر به قلاب نیاید بیرون

13. لازم قامت خم گشته بود طول امل

14. موج از حلقه گرداب نیاید بیرون

15. یک جهت شو که ز صد زاهد شیاد یکی

16. خالص از بوته محراب نیاید بیرون

17. رو نهان می کند از روشنی دل شیطان

18. دزد بیدل شب مهتاب نیاید بیرون

19. مکن ای سنگدل از شکوه مرا منع که زخم

20. می کشد زود چو خوناب نیاید بیرون

21. در گرانجان نبود زخم زبان را تأثیر

22. خون به نشتر ز رگ خواب نیاید بیرون

23. خودنمایی نبود شیوه واصل شدگان

24. زنده ماهی ز ته آب نیاید بیرون

25. به صد امید دل شبنم ما آب شده است

26. آه اگر مهر جهانتاب نیاید بیرون

27. نزند دست به دامان اجابت صائب

28. ناله ای کز دل بی تاب نیاید بیرون


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* شب صحبت غنیمت دان که بعد از روزگار ما
* بسی گردش کند گردون بسی لیل و نهار آرد
شعر کامل
حافظ
* دوای عشق گویند از سفر خیزد چه دانستم
* که در دل مهر آن مه خواهد افزون شد به هر منزل
شعر کامل
جامی
* سیل دریا دیده هرگز برنمی گردد به جوی
* نیست ممکن هر که مجنون شد دگر عاقل شود
شعر کامل
صائب تبریزی