صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 6341

1. به رنگ سرو درین باغ زندگانی کن

2. بریز بار ز خود، ترک شادمانی کن

3. گرت هواست که در وصل آفتاب رسی

4. درین ریاض چو شبنم نظرچرانی کن

5. مگر به میوه بی خار بارور گردی

6. شکوفه وار به هر خار زرفشانی کن

7. حریف داغ عزیزان نمی شود جگرت

8. تلاش مرگ در ایام زندگانی کن

9. خمار باده به اندازه نشاط بود

10. به قدر حوصله درد شادمانی کن

11. ز خامشی دهن غنچه گلستان گردید

12. درین بساط سرانجام بی زبانی کن

13. چو جان ز جسم تو بی اختیار خواهد رفت

14. به اختیار چو پروانه جانفشانی کن

15. تو چون ز مصلحت خویش نیستی آگاه

16. ملایمت به بلاهای آسمانی کن

17. مده ز دست ترازوی عدل را صائب

18. به هر که با تو گرانی کند، گرانی کن


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* دل اگر دیوانه شد دارالشفای صبر هست
* می‌کنم یک هفته‌اش زنجیر و عاقل می‌شود
شعر کامل
وحشی بافقی
* بد عهدی عمر بین، که گل ده روزه
* سر بر زد و غنچه گشت و بشکفت و بریخت
شعر کامل
عراقی
* کسی که قیمت ایام وصل نشناسد
* ببایدش دو سه روزی مفارقت کردن
شعر کامل
سعدی