صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 6347

1. به تن علاقه ندارد روان ساده من

2. برنده است چو تیغ آب ایستاده من

3. مرا به شیشه کند چون سپهر مینایی؟

4. که خشت از سر خم کند جوش باده من

5. کشاکش رگ جان من اختیاری نیست

6. چو موج در کف دریا بود اراده من

7. مرا به دانش رسمی مبر ز راه، که نیست

8. رقم پذیر چو آیینه لوح ساده من

9. امید هست کند راست قد فتاده چرخ

10. ترحم است به طاق دل اوفتاده من

11. بود فضولی مهمان ز میزبان کریم

12. متاب روی خود از خواهش زیاده من

13. حریف چین جبین تو نیستم، ورنه

14. کمان سخت فلک ها بود کباده من

15. برآورم به دعا هر که حاجتی دارد

16. که فیض صبح دهد جبهه گشاده من

17. نمی توان سخن پست در کلامم یافت

18. فلک سوار چو عیسی بود پیاده من

19. ز توبه سرکشی من زیاده شد صائب

20. درنده کرد سگ نفس را قلاده من


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* دیگر ز شاخ سرو سهی بلبل صبور
* گلبانگ زد که چشم بد از روی گل به دور
شعر کامل
حافظ
* کس از سر بزرگی نباشد به چیز
* کدو سر بزرگ است و بی مغز نیز
شعر کامل
سعدی
* نامه تعزیت دختر رز بنویسید
* تا همه مغبچگان زلف دوتا بگشایند
شعر کامل
حافظ