صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 6355

1. لب ترا خط سبز آمد از کمین بیرون

2. چه زهر بود که آمد ازین نگین بیرون

3. به مهر خال شود تنگ جا درین محضر

4. اگر ز روی تو آید خط این چنین بیرون

5. هوای کوی خرابات آنقدر شوخ است

6. که تخم سوخته می آید از زمین بیرون

7. به استخون نرسد تا ز فقر تیغ ترا

8. مکن چو نال قلم دست از آستین بیرون

9. ز عشق او دل تنگی شده است قسمت من

10. که از بهشت مرا می برد غمین بیرون

11. ز کار بسته من عاجزست تردستی

12. که از جبین سپر برده است چین بیرون

13. نشسته نقش کجی آنچنان درین ایام

14. که نام، راست نمی آید از نگین بیرون

15. اگر چه ناله من چرخ را ز جا برداشت

16. نیامد از لب کس صائب آفرین بیرون


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* این چه دامی است که از سنبل مشکین داری
* که به هر حلقهٔ آن صد دل مسکین داری
شعر کامل
فروغی بسطامی
* از مردم بداصل نخیزد هنر نیک
* کافور نخیزد ز درختان سپیدار
شعر کامل
منوچهری
* بغل از نامۀ احباب پُر کرد و نمی خواند
* که می ترسد شود مکتوب من هم در میان پیدا
شعر کامل
نظیری نیشابوری