صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 6425

1. در عشق اگر صادقی از قرب حذر کن

2. چون آینه از دور قناعت به نظر کن

3. زان چهره کز او جای عرق می چکد آتش

4. در کار من سوخته دل نیم شرر کن

5. زان چاه زنخدان که پر از آب حیات است

6. یک قطره عنایت به من تشنه جگر کن

7. دل باز نمی آید ازان زلف دلاویز

8. زان یار سفرکرده قناعت به خبر کن

9. منمای به کوته نظران چهره خود را

10. از آه من ای آینه رخسار حذر کن

11. با تیره دلی چهره مطلب نتوان دید

12. این آینه را صیقلی از آه سحر کن

13. تسلیم بود جوشن داودی آفات

14. در رهگذر تیر قضا سینه سپر کن

15. لنگر نتوان کرد درین عالم پرشور

16. چون موج ازین بحر پرآشوب گذر کن

17. چون سرو اگر از جمله آزاده روانی

18. با بار دل خویش قناعت ز ثمر کن

19. هر چند ز ما هیچکسان کار نیاید

20. کاری که به همت رود از پیش، خبر کن

21. بی رشته محال است که گلدسته شود جمع

22. شیرازه اوراق دل از آه سحر کن

23. شاید که به آن گوهر نایاب بری راه

24. یک چند ز سر پای درین بحر خطر کن

25. صائب چو صدف گر لب دریوزه گشایی

26. حاجت طلب از مردم پاکیزه گهر کن


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* عجب مدار که سعدی به یاد دوست بنالد
* که عشق موجب شوقست و خمر علت مستی
شعر کامل
سعدی
* تو چنگ فزونی زدی بر جهان
* گذشتند بر تو بسی همرهان
شعر کامل
فردوسی
* هر دو عالم قیمت خود گفته ای
* نرخ بالا کن که ارزانی هنوز
شعر کامل
امیرخسرو دهلوی