صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 6471

1. گر چه شد از سرنوشت من نگارین پای تو

2. زیر پای خود ندید از سرکشی بالای تو

3. من چسان دل را عنانداری کنم جایی که هست

4. کوه طور از وحشیان دامن صحرای تو

5. گر چه نتوان یافت می دانم به جست وجو ترا

6. می برم غیرت به هر کس می شود جویای تو

7. نیست ممکن برندارد سایه خود را ز خاک

8. سرکش افتاده است از بس قامت رعنای تو

9. اشک چون پروانه می گردد به گرد او مدام

10. دیده هر کس که روشن گشت از سیمای تو

11. از تغافل می کند خون در جگر آیینه را

12. کی غم عشاق دارد حسن بی پروای تو؟

13. چشم آهو گرچه بازیگوش و شوخ افتاده است

14. پرده خواب است پیش نرگس گویای تو

15. بی تأمل نقد جان صائب به پایت می فشاند

16. زیر پای خود اگر می دید استغنای تو


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چنگ بنواز و بساز ار نبود عود چه باک
* آتشم عشق و دلم عود و تنم مجمر گیر
شعر کامل
حافظ
* با خیال یار در یک پیرهن خوابیده ام
* بر ندارد سر زبالین هر که بیدارم کند!
شعر کامل
صائب تبریزی
* از نگاهی می دهد جان چشم او عشاق را
* نرگس بیمار اینجا کار عیسی می کند
شعر کامل
صائب تبریزی