صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 6516

1. ز کعبه سنگ به دل می زند خلیل از تو

2. الف به سینه کشد بال جبرئیل از تو

3. چه آرزوی شهادت کنم، که سوخته است

4. به داغ یأس جگرگوشه خلیل از تو

5. کیم من و چه بود قدر صید لاغر من؟

6. که خون خضر و مسیحا بود سبیل از تو

7. مگر به خویش دلالت کنی مرا، ورنه

8. شده است خشک چو سنگ نشان دلیل از تو

9. به درگه تو بزرگی نمی رسد به کسی

10. که سنگسار ابابیل گشت فیل از تو

11. چرا کلیم تو از شور بحر اندیشد؟

12. که شاهراه نجات است رود نیل از تو

13. برات سینه گرم مرا به داغ نویس

14. بهشت و کوثر و تسنیم و سلسبیل از تو

15. چو برگهای خزان دیده می تپد بر خاک

16. زبان عقل و پر و بال جبرئیل از تو

17. ترحم است بر آن ساده دل که چون صائب

18. کند ز حال قناعت به قال و قیل از تو


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ببین که سیب زنخدان تو چه می‌گوید
* هزار یوسف مصری فتاده در چه ماست
شعر کامل
حافظ
* به هیچ دور نخواهند یافت هشیارش
* چنین که حافظ ما مست باده ازل است
شعر کامل
حافظ
* بهار عمر خواه ای دل وگرنه این چمن هر سال
* چو نسرین صد گل آرد بار و چون بلبل هزار آرد
شعر کامل
حافظ