صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 6531

1. میخانه ای که شوق تو باشد مدام او

2. دایم به زور باده زند دور، جام او

3. سنگ ملامتی که به هم بشکند ترا

4. چون کعبه واجب است به جان احترام او

5. طومار درد و داغ عزیزان رفته است

6. این مهلتی که عمر درازست نام او

7. رحم است بر کسی که شود خرج مردگان

8. چون حافظ مزار سراسر کلام او

9. در هر سری که هست تمنای گلرخی

10. از بوی گل پری زده گردد مشام او

11. در هر دلی که عشق الهی کند نزول

12. چون کعبه جای کسب هوا نیست بام او

13. صائب بس است قسمت من خون دل ز عشق

14. دست که می رسد به می لعل فام او؟


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* مر غول را برافشان یعنی به رغم سنبل
* گرد چمن بخوری همچون صبا بگردان
شعر کامل
حافظ
* بر سر هر نرگسی ماهی تمام
* شش ستاره بر کنار هر مهی
شعر کامل
منوچهری
* کیست در این شهر که او مست نیست
* کیست در این دور کز این دست نیست
شعر کامل
مولوی