صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 6538

1. ای فتنه سایه پرور سرو روان تو

2. مه در کمند کاکل عنبرفشان تو

3. از خاک چون تو شاخ گلی برنخاسته است

4. بر سرو، کج نگاه کند باغبان تو

5. خون خورده شرم تا چمنت را رسانده است

6. رنگ حجاب می چکد از ارغوان تو

7. صد ترکش از خدنگ ملامت برد به خاک

8. خورشید اگر بلند شود در زمان تو

9. مردم در آرزوی شبیخون بوسه ای

10. یارب به خواب مرگ رود پاسبان تو!

11. خورشید عمر من به لب بام بوسه زد

12. تا کی به حرف مهر نگردد زبان تو؟

13. شرمت به پاسبان خط آزادگی دهد

14. در پای سرو خواب کند باغبان تو

15. ننموده خویش را و دل از من ربوده است

16. بسیار نازک است ادای میان تو

17. حاجت به خاک کردن دام فریب نیست

18. صائب برون نمی رود از گلستان تو


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چون پیاله دلم از توبه که کردم بشکست
* همچو لاله جگرم بی می و خمخانه بسوخت
شعر کامل
حافظ
* شکایتی که ز زلف دراز اوست مرا
* به گفتن و به شنیدن نمی شود آخر
شعر کامل
صائب تبریزی
* کرا گم شود راه آموزگار
* سزد گر جفا بیند از روزگار
شعر کامل
فردوسی