صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 6566

1. یارب از عرفان مرا پیمانه ای سرشار ده

2. چشم بینا، جان آگاه و دل بیدار ده

3. هر سر موی حواس من به راهی می رود

4. این پریشان سیر را در بزم وحدت بار ده

5. در دل تنگم ز داغ عشق شمعی برفروز

6. خانه تن را چراغی از دل بیدار ده

7. مدتی شد تا ز سرمشق جنون افتاده ام

8. سرخطی از نو به این مجنون بی پرگار ده

9. نشأه پا در رکاب می ندارد اعتبار

10. مستی دنباله داری همچو چشم یار ده

11. در لباس تن پرستی پایکوبی مشکل است

12. دامن جان را رهایی زین ته دیوار ده

13. قسمت خاصان بود هر چند درد و داغ عشق

14. عام کن این لطف را، بخشی به این افگار ده

15. برنمی آید به حفظ جام، دست رعشه دار

16. قوت بازوی توفیقی مرا در کار ده

17. پیچ و تاب بی قراری رشته صد گوهرست

18. گنج را از من بگیر و پیچ و تاب مار ده

19. چار دیوار عناصر نیست میدان سماع

20. رخصت جولان مرا در عالم انوار ده

21. چند مالم سینه بر ریگ روان از تشنگی؟

22. شربت آبی به من زان تیغ بی زنهار ده

23. مدتی گفتار بی کردار کردی مرحمت

24. روزگاری هم به من کردار بی گفتار ده

25. چند چون مرکز گره باشد کسی در یک مقام؟

26. پایی از آهن به این سرگشته چون پرگار ده

27. شیوه ارباب همت نیست جود ناتمام

28. رخصت دیدار دادی، طاقت دیدار ده

29. کار را بی کارفرما پیش بردن مشکل است

30. کارفرمایی به من از غیرت همکار ده

31. سینه ای چون چنگ لبریز فغانم داده ای

32. صددهن در ناله کردن همچو موسیقار ده

33. بیش ازین مپسند صائب را به زندان خرد

34. از بیابان ملک و تخت از دامن کهسار ده


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بهار خرمی در پوست دارد نخل بی برگش
* به ظاهر گر چه افسرده است در فصل خزان سودا
شعر کامل
صائب تبریزی
* درویش مکن ناله ز شمشیر احبا
* کاین طایفه از کشته ستانند غرامت
شعر کامل
حافظ
* تو بت چرا به معلم روی که بتگر چین
* به چین زلف تو آید به بتگری آموخت
شعر کامل
سعدی