صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 66

1. وصف زلف یار عاجز می کند تقریر را

2. دوری این راه، کوته می کند شبگیر را

3. چشم حیران راست دایم حسن در مد نظر

4. عکس پا بر جا بود آیینه تصویر را

5. مور چون در خرمن افتد دست و پا گم می کند

6. نیست ممکن سیر دیدن حسن عالمگیر را

7. می کند وحشت سگ لیلی همان از سایه اش

8. گر چه مجنون کرد رام خود پلنگ و شیر را

9. کفر نعمت می کند رزق حلال خود حرام

10. طفل از پستان گزیدن می کند خون شیر را

11. در دل آهن کند فریاد مظلومان اثر

12. ناله از زندانیان افزون بود زنجیر را

13. از تحمل دشمن خونخوار گردد مهربان

14. گردن تسلیم می ریزد دم شمشیر را

15. دعوی حق را کند باطل گناه بی شعور

16. عذر نامقبول، ثابت می کند تقصیر را

17. از ثبات پا توان بر دشمنان فیروز شد

18. می نشاند یک هدف بر خاک، چندین تیر را

19. سرو صائب از هجوم قمریان بالد به خویش

20. از مریدان باد نخوت می فزاید پیر را


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گویند سنگ لعل شود در مقام صبر
* آری شود ولیک به خون جگر شود
شعر کامل
حافظ
* تابوت من ز تاک و کفن هم ز برگ تاک
* در میکده بباده مرا شست و شو کنید
شعر کامل
فیض کاشانی
* سعدیا عمر گران مایه به پایان آمد
* همچنان قصه سودای تو را پایان نیست
شعر کامل
سعدی