صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 6613

1. از اشک ماست پاکی دامان صبحگاه

2. از آه سرد ماست رگ جان صبحگاه

3. دستی بلند ساز که عمر دراز خضر

4. مدی بود ز دفتر احسان صبحگاه

5. در بیضه طوطی دل زنگار بسته را

6. شکرشکن کند شکرستان صبحگاه

7. هر عقده ای که در دل از انجم سپهر داشت

8. شد سر به سر گشاده ز دندان صبحگاه

9. تنگی ز دل، گرفتگی از سینه می برد

10. پیشانی گشاده ایوان صبحگاه

11. از شب چو خون مرده جهان آرمیده بود

12. پرشور عشق شد ز نمکدان صبحگاه

13. نانش همیشه گرم بود همچو آفتاب

14. هرکس بود وظیفه خور خوان صبحگاه

15. از اشتیاق جلوه آن آفتاب رو

16. قد می کشد چو سرو، خیابان صبحگاه

17. دایم به روی خلق در فیض باز نیست

18. غافل مشو ز چاک گریبان صبحگاه

19. عمر دوباره ای که شود تازه جان ازو

20. آماده است در لب خندان صبحگاه

21. بیدار می کند دل در خواب رفته را

22. فریاد بلبلان خوش الحان صبحگاه

23. چون گاهواره خشک چه بر جای مانده ای؟

24. تر کن لبی چو طفل ز پستان صبحگاه

25. مردان به آه گرم مکرر ربوده اند

26. گوی سعادت از خم چوگان صبحگاه

27. چون آفتاب شد شفقی چهره ام ز رشک

28. کز تیغ کیست زخم نمایان صبحگاه

29. از جبهه گشاده به مطلب توان رسید

30. صائب مدار دست ز دامان صبحگاه


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ملامتم نکند هر که معرفت دارد
* که عشق می‌بستاند ز دست عقل زمام
شعر کامل
سعدی
* خاکساری که به خواری به جهان ننگرد او
* بر سرش خاک که از خاک بسی خوارتر است
شعر کامل
عطار
* نبیند چو تو نیز گردان سپهر
* به رزم و به بزم و به رای و به چهر
شعر کامل
فردوسی