صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 6656

1. ای در آتش از هوایت نعل هر سیاره ای

2. از بیابان تمنای تو خضر آواره ای

3. می تواند مهربان کرد آن دل بی رحم را

4. آن که سازد آب و آتش جمع در هر خاره ای

5. بی قراری گر کند معذور باید داشتن

6. هر که دارد در گریبان چون دل آتشپاره ای

7. در شکست ماست حکمت ها که چون کشتی شکست

8. غرقه ای را دستگیری می کند هر پاره ای

9. در سخن پیچیده ام زان رو که چون طفل یتیم

10. غیر اشک خود ندارم مهره گهواره ای

11. قطع کن امید صائب یارب از اهل جهان

12. چند جوید چاره خود را ز هر بیچاره ای؟


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* در این باغ از خدا خواهد دگر پیرانه سر حافظ
* نشیند بر لب جویی و سروی در کنار آرد
شعر کامل
حافظ
* پای سرو از قد رعنای تو در گل می‌رفت
* خاصه آنوقت که برطرف گلستان بودی
شعر کامل
خواجوی کرمانی
* عیب درویش و توانگر به کم و بیش بد است
* کار بد مصلحت آن است که مطلق نکنیم
شعر کامل
حافظ