صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 6690

1. دانه ما در ضمیر خاک بودی کاشکی

2. یا چو سر زد در زمان دهقان درودی کاشکی

3. آن که آخر سر به صحرا داد بی بال و پرم

4. روز اول این قفس را در گشودی کاشکی

5. هر چه از دل می خورم از روزیم کم می کنند

6. در حریم سینه من دل نبودی کاشکی

7. آن که منع ما ز پرواز پریشان می کند

8. فکر آب و دانه ما می نمودی کاشکی

9. دست چون افتاد خالی، همت عالی بلاست

10. آنچه دارم در نظر در دست بودی کاشکی

11. تلخی از دریای بی گوهر کشیدن مشکل است

12. دیده را هم غمزه اش با دل ربودی کاشکی

13. می گشاید چشم بر روی تو پیش از آفتاب

14. چشم ما هم طالع آیینه بودی کاشکی

15. لب گشودم، غوطه در اشک پشیمانی زدم

16. گلبن من تا قیامت غنچه بودی کاشکی

17. آن که می ریزد به راه آشنایان خار منع

18. سبزه بیگانه را اول درودی کاشکی

19. آینه سطحی است، غور حسن نتواند نمود

20. پیش چشم ما نقاب از رخ گشودی کاشکی

21. آن که درد غیر را پیش از شنیدن چاره کرد

22. شمه ای صائب ز درد ما شنودی کاشکی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* دعای صبح و آه شب کلید گنج مقصود است
* بدین راه و روش می‌رو که با دلدار پیوندی
شعر کامل
حافظ
* دوش به خواب دیده‌ام روی ندیدهٔ تو را
* وز مژه آب داده‌ام باغ نچیدهٔ تو را
شعر کامل
فروغی بسطامی
* ز خاور چو خورشید بنمود تاج
* گل زرد شد بر زمین رنگ ساج
شعر کامل
فردوسی