صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 6827

1. قطره را بحر نماید سفر یکرنگی

2. ذره خورشید شود از اثر یکرنگی

3. از میان گل و خاشاک دویی برخیزد

4. چمن افروز شود چون شرر یکرنگی

5. چون دو آیینه صافند که حیران همند

6. هر دو عالم ز فروغ گهر یکرنگی

7. جبهه صاف من و داغ دورنگی هیهات

8. خبر از رنگ ندارم به سر یکرنگی

9. پخته از حوصله شاخ برون می آید

10. رگ خامی نبود در ثمر یکرنگی

11. بحر هر روز به صد رنگ اگر جلوه کند

12. حد موج است ببندد کمر یکرنگی

13. چشم یکرنگی ازین چرخ دغا بازمدار

14. نیست در نه صدف او گهر یکرنگی

15. صائب از هم نکند تفرقه لطف و عتاب

16. گل و خارست یکی در نظر یکرنگی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* یارب مه مسافر من همزبان کیست ؟
* با او که شد حریف و کنون همعنان کیست ؟
شعر کامل
وحشی بافقی
* مقیم کوی تو تشویش صبح و شام ندارد
* که در بهشت نه سالی معین است و نه ماهی
شعر کامل
فروغی بسطامی
* زین ضرورت گیج و دیوانه شدم
* لیک در باطن همانم که بدم
شعر کامل
مولوی