غزل شمارهٔ 6871
1. ز ماه رنگ نبازد کتان بیرنگی
2. شکستگی نبود در جهان بیرنگی
3. غبار تفرقه ای نیست همچو شیر و شکر
4. میان آتش و آب جهان بیرنگی
5. فریب رنگ چو طفلان ربوده است ترا
6. گلی نچیده ای از بوستان بیرنگی
7. ز انقلاب خزان و بهار آزادیم
8. رسیده ایم به دارالامان بیرنگی
9. گرفته است ترا رنگ همچو خون دامن
10. چسان رسی ز پی کاروان بیرنگی؟
11. دلت خوش است به میهای لاله رنگ جهان
12. نخورده ای می صاف جهان بیرنگی
13. به روی آینه سیماب را قراری نیست
14. ستاره سوز بود آسمان بیرنگی
15. ز چشم بحر صدف را نهان کند صائب
16. فروغ گوهر روشن روان بیرنگی
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده