صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 6910

1. آن را که هست گردش چشم غزاله ای

2. در کار نیست رطل گران و پیاله ای

3. ما را ز کهنه و نو عالم بود کفاف

4. معشوق نو خطی و می دیر ساله ای

5. تا گل شکفته شد گرو میفروش کرد

6. در خانه داشت هر که کتاب و رساله ای

7. بگذار حرف محکمی توبه را به طاق

8. کاین شیشه توتیا شود از سنگ ژاله ای

9. بلبل چگونه مست نگردد، که می دهد

10. از هر گلی بهار به دستش پیاله ای

11. چون عندلیب قسمت من نیست از بهار

12. غیر از نگاه حسرت و آهی و ناله ای

13. می کرد داغ، سینه کان عقیق را

14. می داشت چون رخ تو اگر باغ لاله ای

15. یک هاله در بساط همه چرخ بیش نیست

16. ماه تراست هر خم آغوش، هاله ای

17. صائب چو تاک نیست غم سربریدنش

18. هر کس به یادگار گذارد سلاله ای


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* به جرم این که دم از صدق می زنم چون صبح
* لبالب است ز خون شفق گریبانم
شعر کامل
صائب تبریزی
* نقش شیرین رود از سنگ ولی ممکن نیست
* که خیال رُخش از خاطرِ فرهاد رود
شعر کامل
جامی
* خلاف نفس کلید در بهشت بود
* به هر چه نفس تولا کند تبرا کن
شعر کامل
صائب تبریزی