صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 6923

1. آن را که نیست ذوق وصال شکستگی

2. در دل خلد چو شیشه خیال شکستگی

3. ماه از شکستگی به تمامی رسیده است

4. غافل مشو ز حسن مآل شکستگی

5. در محشرست یک سر و گردن بلندتر

6. باشد سری که در ته بال شکستگی

7. با نقص خوش برآی که چون ماه شد تمام

8. لرزد به خود ز بیم زوال شکستگی

9. چون شیشه می خلد به دلم می ز جام زر

10. تا آب خورده ام ز سفال شکستگی

11. شادم به دلشکستگی خود که راه نیست

12. عین الکمالی را به کمال شکستگی

13. صد چشم همچو سلسله زلفم آرزوست

14. تا سیر بنگرم به جمال شکستگی

15. از سرکشی است روزی اشجار زخم سنگ

16. از سنگ ایمن است نهال شکستگی

17. از کودکان شکسته مجنون شود درست

18. سنگ است مومیایی بال شکستگی

19. ظلم است در سفال می لعل ریختن

20. خون دل است رزق حلال شکستگی

21. زان طرح می دهم به خزان روی خود که هست

22. پرواز من چو رنگ به بال شکستگی

23. افغان که شیشه دل نازک خیال من

24. گردید توتیا ز خیال شکستگی

25. در عرض یک دو هفته چو ماهش کند تمام

26. ناخن زند به دل چو هلال شکستگی

27. صائب شکسته شو که کند زلف پرشکن

28. تسخیر ملک دل به خصال شکستگی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گریه تاب نشست از رخ من گرد خمار
* چشم بر خوشه انگور ثریا دارم
شعر کامل
صائب تبریزی
* چو روح من تو نباشی ز روح ریح چه سود
* بصیرتم چو نبخشی بصر چه سود کند
شعر کامل
مولوی
* شراب اشک تلخم، چاشنی از نقل تر گیرد
* گر آن شیرین پسر، بادام چشمم در شکر گیرد
شعر کامل
حزین لاهیجی