صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 6941

1. پنهان رخ چو ماه برای چه می کنی؟

2. خون در دل نگاه برای چه می کنی؟

3. ابرام در شکستن دلهای بیگناه

4. ای ترک کج کلاه برای چه می کنی؟

5. بگذر ز کاوش دل ما خون گرفتگان

6. در بحر خون، شناه برای چه می کنی؟

7. با چهره ای که آب کند آفتاب را

8. اندیشه از نگاه برای چه می کنی؟

9. بهر خراب کردن ما جلوه ای بس است

10. صد جلوه سر به راه برای چه می کنی؟

11. ای برق جلوه ای که دو عالم کباب توست

12. سر در سر گیاه برای چه می کنی؟

13. تسخیر ملک دل به نگاهی میسرست

14. جمعیت سپاه برای چه می کنی؟

15. چون بی گناه کشتن عاشق گناه نیست

16. عذر مرا گناه برای چه می کنی؟

17. رخسار همچو روز ترا زلف شب بس است

18. روز مرا سیاه برای چه می کنی؟

19. صائب چو رحم در دل سنگین یار نیست

20. سامان اشک و آه برای چه می کنی؟


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گفتم ای بخت بخفتیدی و خورشید دمید
* گفت با این همه از سابقه نومید مشو
شعر کامل
حافظ
* از آن زمان که بر این آستان نهادم روی
* فراز مسند خورشید تکیه گاه من است
شعر کامل
حافظ
* این گردباد نیست که بالا گرفته است
* از خود رمیده ای است که صحرا گرفته است
شعر کامل
صائب تبریزی