صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 698

1. وادید کرده است به من تلخ، دید را

2. در رجعت است عادت اعداد، عید را

3. بر گوش و لب ستم نتوان کرد بیش ازین

4. مسدود می کنم ره گفت و شنید را

5. صبح وصال می شمرد قدردان عشق

6. در راه انتظار تو، چشم سفید را

7. گلگونه شفق رخ خورشید را بس است

8. حاجت به شمع نیست مزار شهید را

9. دست تهی بود سپر سنگ حادثات

10. دارد بپای، بی ثمری سرو و بید را

11. در کار سخت جوهر مردان عیان شود

12. بی قفل، فتح باب نباشد کلید را

13. خواهی که نشأه تو دوبالا شود ز می

14. صائب به روی جام ببین ماه عید را


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* تاب بنفشه می‌دهد طره مشک سای تو
* پرده غنچه می‌درد خنده دلگشای تو
شعر کامل
حافظ
* نشسته‌ام به سر راه آرزو عمری
* که ابروی تو نشاند به زیر شمشیرم
شعر کامل
فروغی بسطامی
* از غرور بی نیازی بارها بال هما
* بر سر من سایه افکنده است و سر پیچیده ام
شعر کامل
صائب تبریزی