صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 756

1. در داغ غوطه خورد دل غم سرشت ما

2. با کعبه هم لباس شد آخر کنشت ما

3. از سنگ کودکان سر ما لاله زار شد

4. خط شکسته بود مگر سرنوشت ما؟

5. برق از زمین سوخته نومید می رود

6. دوزخ چه می کند به دل غم سرشت ما؟

7. هرگز چنان نشد که شود مصدر اثر

8. مطلب چه بود ازین تن خاکی سرشت ما؟

9. یک اهل دل به سایه دیوار ما نخفت

10. بالین یک غریب نگردید خشت ما

11. صائب از خاکمال حوادث شدیم خاک

12. خط غبار بود مگر سرنوشت ما؟


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* حدیث درست آخر از مصطفاست
* که بخشایش و خیر دفع بلاست
شعر کامل
سعدی
* کودکانی که درین دایره سرگردانند
* بر سر جوز تهی اینهمه غوغا دارند
شعر کامل
صائب تبریزی
* دامن شادی چو غم آسان نمی آید به دست
* پسته را دل می شود خون تا لبی خندان کند
شعر کامل
صائب تبریزی