صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 779

1. خجلت ز عشق پاک گهر می بریم ما

2. از آفتاب دامن تر می بریم ما

3. یک طفل شوخ نیست درین کشور خراب

4. دیوانگی به جای دگر می بریم ما

5. تا کی خمار سنگ ملامت توان کشید؟

6. زین شهر رخت خویش بدر می بریم ما

7. فیضی که خضر یافت ز سرچشمه حیات

8. دلهای شب ز دیده تر می بریم ما

9. حیرت مباد پرده بینایی کسی!

10. در وصل، انتظار خبر می بریم ما

11. با مشربی ز ملک سلیمان وسیع تر

12. در چشم تنگ مور بسر می بریم ما

13. آسودگی مقدمه خواب غفلت است

14. کشتی به موج خیز خطر می بریم ما

15. هر کس به ما کند ستمی، همچو عاجزان

16. دیوان خود به آه سحر می بریم ما

17. صائب ز بس تردد خاطر، که نیست باد!

18. در خانه ایم و رنج سفر می بریم ما


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* تا طبیعت زعفران را رنگ اعدای تو دید
* مایهٔ شادی جدا کرد از مزاج زعفران
شعر کامل
سنایی
* چون نیست هیچ کس که به فریاد من رسد
* خود رقص می کنم چو سپند از نوای خویش
شعر کامل
صائب تبریزی
* از چو من آزاده‌ای الفت بریدن سهل نیست
* می‌رود با چشم گریان سیل از ویرانه‌ام
شعر کامل
رهی معیری