صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 79

1. چند بتوان خاک زد در چشم، عقل و هوش را؟

2. یا رب انصافی بده آن خط بازیگوش را

3. کار من با سرو بالایی است کز بس سرکشی

4. می شمارد حلقه بیرون در، آغوش را

5. از جهان بی خودی پای تزلزل کوته است

6. نیست پروای قیامت عاشق مدهوش را

7. زیر گردون سبک جولان چه عاجز مانده ای؟

8. می توان برداشتن از جوشی این سرپوش را

9. روزگاری شد ز جوش گفتگو افتاده ام

10. کیست صائب تا به حرف آرد من خاموش را؟


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ز گریه مردم چشمم نشسته در خون است
* ببین که در طلبت حال مردمان چون است
شعر کامل
حافظ
* به دردی کن دوای من که بیماران عشقت را
* کند درد تو درمانی کند زهر تو تریاقی
شعر کامل
سلمان ساوجی
* بهر قربانی آن چشم سیه باید ریخت
* خون هر آهوی مشکین که به دشت ختن است
شعر کامل
فروغی بسطامی