صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 914

1. ای خوشه چین سنبل زلف تو مشک ناب

2. شبنم گدای گلشن حسن تو آفتاب

3. در محفل تو ناله فرامش کند سپند

4. در آتش تو گریه شادی کند کباب

5. از وصل گشت گریه من جانگدازتر

6. از آفتاب، تلخ شود بیشتر گلاب

7. دیوانه قلمرو صحرای وحشتیم

8. ما را سواد شهر بود آیه عذاب

9. بر دیده های پاک، روان است حکم عشق

10. هر شبنمی که هست، بود خرج آفتاب

11. پیوسته از هوای خود آزار می کشم

12. در خانه است دشمن من فرش چون حباب

13. دست از طمع بشوی که از شومی طمع

14. در حق خود دعای گدا نیست مستجاب

15. از عیب می فتد به هنر چشم ها پاک

16. از بحر تلخ، آب گهر می برد سحاب

17. شد غفلتم ز عمر سبکسیر بیشتر

18. سنگین نمود خواب مرا این صدای آب

19. شاهی که بر رعیت خود می کند ستم

20. مستی بود که می کند از ران خود کباب

21. زان دم که دید گوشه ابروی یار را

22. شد ماه عید ناخنه چشم آفتاب

23. صائب مکن توقع آسایش از جهان

24. دلهای آب کرده بود موج این سراب


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* شمشاد و سرو را ز تموز و خزان چه باک
* کز گرم و سرد لاله و گل را رسد زیان
شعر کامل
خاقانی
* به کسی نگر که ظلمت بزداید از وجودت
* نه کسی نعوذبالله که در او صفا نباشد
شعر کامل
سعدی
* نرگس همه شیوه‌های مستی
* از چشم خوشت به وام دارد
شعر کامل
حافظ