صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 974

1. روز ما با شب یکی زان آفتاب انورست

2. زنگ این آیینه از تردستی روشنگرست

3. می زند در لامکان پر، دل درون سینه ام

4. این سپند شوخ در مجمر، برون مجمرست

5. بر دل آزادگان برگ سفر باشد گران

6. بادبان بر کشتی دریایی ما لنگرست

7. پرده خارست اگر دارد گلی این بوستان

8. نوش این محنت سرا آهن ربای نشترست

9. همت از اندیشه سایل نمی آید برون

10. گردن مینا بلند از انتظار ساغرست

11. حسن از آزردن عشاق می بالد به خود

12. تیغ از زخم نمایان در کنار مادرست

13. از بیاض گردن او فرد بیرون کرده ای است

14. صبح عالمتاب کز نورش جهانی انورست

15. می شود بی خواست لبریز از شراب لاله رنگ

16. هر که دست اختیارش چون سبو زیر سرست

17. صائب از افسردگی های خزان آسوده است

18. عندلیبی را که باغ دلگشا زیر پرست

19. تلخ شد از هوشیاری بر تو صائب زیر چرخ

20. ورنه نقل باده خواران چشم شور اخترست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* شب صحبت غنیمت دان و داد خوشدلی بستان
* که مهتابی دل افروز است و طرف لاله زاری خوش
شعر کامل
حافظ
* ز دلبرم که رساند نوازش قلمی
* کجاست پیک صبا گر همی‌کند کرمی
شعر کامل
حافظ
* اگر آن گنج گران می‌طلبی رنج ببر
* گل مپندار که بی‌زحمت خاری باشد
شعر کامل
اوحدی