صائب تبریزی_دیوانمتفرقه (فهرست)

شمارهٔ 267

1. چو برگ سبز کز باد خزانی زرد می گردد

2. نشیند هر که با من یک نفس همدرد می گردد

3. به می گفتم غبار کلفت از خاطر فرو شویم

4. ندانستم که از آب آسیا پرگرد می گردد

5. چنان کز صبح خیزد تیرگی از دامن شبها

6. سیاهی دور از دلها به آه سرد می گردد

7. چنان کز خواب سنگین دیده شبخیز آساید

8. دل بی تاب من ساکن ز کوه درد می گردد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* وان قطرهٔ باران که برافتد به سمنبرگ
* چون نقطه سفیداب بود از بر طومار
شعر کامل
منوچهری
* به آن رخسار گندم‌گون جمالت راست بازاری
* که قرص آفتاب آنجا نمی‌ارزد به یک ارزن
شعر کامل
محتشم کاشانی
* یک دست تو با زلف و دگر دست تو با جام
* یک گوش به چنگی و دگر گوش به نایی
شعر کامل
منوچهری