صائب تبریزی_دیوانمتفرقه (فهرست)

شمارهٔ 363

1. دلاوران که صف کارزار می شکنند

2. به خون گرم من اول خمار می شکنند

3. هنوز ساقی محجوب ما نمی داند

4. که دلبران ز لب خود خمار می شکنند

5. چه حاجت است به می بزم زهدکیشان را؟

6. به خون یکدگر اینجا خمار می شکنند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* از شمع سه گونه کارآموزم
* می گریم و می گدازم و می سوزم
شعر کامل
مسعود سعد سلمان
* چه خوش باغیست باغ زندگانی
* گر ایمن بودی از باد خزانی
شعر کامل
نظامی
* نامۀ سربسته آمدغنچه و مضمون او
* حسب حال بلبل و شرح دل پر خون او
شعر کامل
جامی