صائب تبریزی_دیوانمتفرقه (فهرست)

شمارهٔ 367

1. ز درد می دل زهاد با صفا نشود

2. که چشم آبله روشن به توتیا نشود

3. پس از فراق، قلم نیست بر شکسته دلان

4. چو نی جدا ز شکر گشت بوریا نشود

5. جدا فتاده ام از کاروان در آن وادی

6. که ناله جرس از کاروان جدا نشود

7. گرفته ای پی طول امل به عنوانی

8. که هیچ کور چنان پیرو عصا نشود

9. تا ز خود گم نشود دل به هدایت نرسد

10. درد درمان نشود تا به نهایت نرسد

11. راه طی گشت و همان دوری منزل برجاست

12. که شنیده است که منزل به نهایت نرسد؟

13. ستم این است که می فهمد و می پوشد چشم

14. کاش آن شوخ به مضمون شکایت نرسد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ضعف دل دارم مسیح از نبض من بردار دست
* هست در سیب زنخدان بتان بهبود من
شعر کامل
صائب تبریزی
* از هر چه می‌رود سخن دوست خوشترست
* پیغام آشنا نفس روح پرورست
شعر کامل
سعدی
* نمی گردید اگر ذوق گرفتاری عنانگیرم
* ز وحشت خون عالم در دل صیاد می کردم
شعر کامل
صائب تبریزی