صائب تبریزی_دیوانمتفرقه (فهرست)

شمارهٔ 383

1. می خرامید و صبوح از می بی غش زده بود

2. لاله ای بود که سر از دل آتش زده بود

3. ای مه عید کجا گم شده بودی دیروز؟

4. که کمان ابروی من دست به ترکش زده بود


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* کس از سر بزرگی نباشد به چیز
* کدو سر بزرگ است و بی مغز نیز
شعر کامل
سعدی
* نکته‌ها رفت و شکایت کس نکرد
* جانب حرمت فرونگذاشتیم
شعر کامل
حافظ
* مردم آزار محال است خجالت نکشد
* که نمک آب شود چون به جراحت گذرد
شعر کامل
صائب تبریزی