شمارهٔ 389
1. تا چند رخ ز باده کسی لاله گون کند؟
2. تا کی کسی شناه به دریای خون کند؟
3. هر کس ز عشق سایه دستی گرفته است
4. چون تیشه دست در کمر بیستون کند
5. روزی که چرخ پنبه گذارد به داغ ما
6. خورشید سر ز روزن مغرب برون کند
7. اول شکار لاغر آن صید پیشه ایم
8. ما را مگر شهید برای شگون کند
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده